تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

پایگاه اطلاع رسانی  دفتر مقام معظم رهبری

حسرت نگاه مهربانت

در غروب روزگارم،

در حسرت نگاه مهربانت،

به باغ تنهایی و غربت قدم گذاشتم؛

چون تو گفتی بیا آمدم،

آمدم تا با تو باران را ببویم و بفهمم،

آمدم تا تو بر زخم کهنه قلبم مرحمی باشی،

ای عزیزی که صدایت لحظه ها را به بوی بهار پیوند می زند.

وقتی پر پرواز در آوردی و رفتی،

ماه شبهایم با دیگر ستاره ها همنشین شدی،

لحظه هایم سوخت و قاب دل از شکوفه های آرزو خالی شد.

چرا نگاهت را از پنجره های خشک وجودم برداشتی و بیصدا وداع کردی؟

صدای پرستوها را می شنوم که از تو یاد می کنند.

اکنون بغض شکسته را در وجودم قربانی خواهم کرد تا به حرمت تو هرگز نبارد.

من اسیر کوه دردم و خیالم گرفتار خزان چگونه بخوانم

و بمانم ای شاهزاده روح و خیالم؛ اگر از سرزمین خسته دلم

گذشتی به حرمت خدا و اشکهایم

شاخه گلی بر مزار آرزوهایم بگذار ...



مجلس


مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید: برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: